کتاب "بخش دی" نوشته فریدا مکفادن، یک سفر درونی به قلب یک بیمارستان و انسانهایی است که در آنجا زندگی میکنند. این اثر با نگاهی عمیق و انسانی، داستانهای پیچیده و دردآور بیماران، پزشکان و پرستارانی را که در بخش دی از این بیمارستان به سر میبرند، بازگو میکند.
فریدا مکفادن با استفاده از زبانی ساده اما پرقدرت، جلوههای غیرقابل پیشبینی و گاهی تکاندهندهی زندگی روزمره را در یک محیط بیمارستانی به تصویر میکشد. از طریق داستانهای شخصیتهای خود، وی مسائل مختلف از قبیل امید، ناامیدی، رابطه بین پزشک و بیمار، و چالشهای اخلاقی و حرفهای موجود در یک محیط درمانی را مورد بررسی قرار میدهد.
"بخش دی" نه تنها یک داستان در مورد بیماری و درمان است، بلکه یک نگاه عمیق به روابط انسانی، تصمیمگیریها و چالشهای زندگی است. این کتاب به ما آموزش میدهد که چگونه در مواقع سخت و چالشبرانگیز، امید را حفظ کنیم و با واقعیتهای زندگی مواجه شویم.
با خواندن "بخش دی"، خواننده وارد دنیایی میشود که ممکن است برای بسیاری ناآشنا باشد، اما هر کسی میتواند خود را در کنار شخصیتها و داستانهای آن یافته و با آنها همدلی کند. فریدا مکفادن با نوشتن این اثر، نه تنها یک داستان زیبا و معنوی ارائه داده است، بلکه یک درس زندگی را به ما آموزش میدهد.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 1.۸۲ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 264 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۸:۴۸:۰۰ |
نویسنده | فریدا مکفادن |
مترجم | صبا ایمانی |
ناشر | نشر نون |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | ward D.۲۰۲۳ |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۲/۰۹/۱۱ |
قیمت ارزی | 5 دلار |
قیمت چاپی | 210,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
۱- توی فصل ۴۴ مترجم گفته افسردگی تنفسی.این تحتالفظی عبارت respiratory depresion هست که در پزشکی تحت عنوان کاهش تنفس یا ایست تنفسی گفته میشه. ۲-نویسنده علاقه داره شخیصت اصلی یه فرد صعیف النفس باشه که با خودش دائم درگیرِ که هرچیزی اتفاق میوفته نرمالِ و اون انرماله. توی کتاب هم خون هم همین ویژگی رو میبینیم. علی رغم اینکه فرد مقابل قهرمان ادم خطرناکیه و قبلا دیده چه کارایی ازش برمیاد ابدا شک نمیکنه.هیچ گونه غافلگیری توی کتاب نیست.فقط منتظری ببینی کی قهرمان داستان میفهمه همه چیز زیر سر طرف مقابل بوده. بخش اخر کتاب از همه جالبترِ که دوست ایمی اومده دنبالش و یک کلمه بهش از اتفاقات پیش اومده نمیکه و تفکرش اینه که حالا بلاخره که میفهمه بعد با هم حرف میزنیم. یه بخش دیگه که جالب بود این بود که ایمی استادشو نمیشناخت با این که توی روان پزشکی تازه وارد نبود. شیفت اول بخش دی رو داشت.پس یکم غیرمنطقی که استاداشو نشناسه و دوستش که میشناسدش هیچ چیزی درباره اش بهش نگفته.حتی حدود سنشم نمیدونه
به خاطر تعریفای زیاد خیلی منتظرش بودم و از اونجایی که وقتی یه چیزی بولد میشه چیز خوبی از آب درنمیآد خیلی امید نداشتم کار خوبی باشه اما بود! یک روزه تمومش کردم. اصلاً ریتمش از هیجان نمیافتاد و ترجمه صبا ایمانی واقعاً خوب بود. بازی ذهنی که تو کتاب بود فقط با ایمی نبود و خواننده هم درگیرش بود.. جوری که هر حدسی میزدی واقعاً به شک میافتادی. پایانشم جالب بود و سرهم بندی نشده بود. در کل پیشنهاد میکنم خوندنش رو.
اصلا با واقعیت همخوانی ندارد. یک نفر که بخش روان نرفته با خواندن این کتاب فکر میکنه که اینجا جنگله هرکی دلش بخواد میتونه همه رو بکشه. در صورتیکه بخش روان انقدر میتونه جذاب باشه و آموزنده. اما متاسفانه این کتاب جز قتل چیز دیگه ای رو از بخش روان توصیف نمیکنه. انگار زندان گواتمالا رو توصیف میکنه. بعدشم یه بیمارستان ده تا سوپروایزر داره که تو شیفت شب ۲ بار به همه ی بخشها سر میزنن. چطور کسی نیومده اصلا ببینه تو این بخش چه خبره. واقعا ارزش خوندن نداشت
با اینکه تو فیدبو انقدر بهش فیدبک منفی دادن هنوزم نظرم روی رمان مثبته، این یه رمان تخیلی بود و صرفا نباید با واقعیت جور میشد! من واقعا خوشم اومد، شاید برای یه آدم متخصص جالب نباشه ولی اکثر خواننده ها که متخصص نیستن؛ برای کسی که شخص عادیه مثل خودم قطعا گیرا و جالب بود و پایانش در عین اینکه بد بود عالی بود!😐😂 واقعا آبکی تموم نشد و این خیلی خوبه، در مورد روندم خیلی هیجان انگیز بود کسایی که به این میگن بد یه مزخرفی مپل سنگ کاغذ قیچی رو نخوندن، این واقعا خوب بود!
کتاب رو دوست داشتم و به نظرم پایان جالبی داشت و آدم رو درگیر خودش می کرد . اما به نظرم تا حد زیادی با واقعیت تفاوت داره .در بخش های مختلف هر بیمارستانی حراست وجود داره و احتمالا دوربین هم هست چطوره که این همه اتفاق افتاده و کسی متوجه اش نشده به هرحال برق اگه بره و سیستم امنیتی قطع بشه عقلانی نیست که بخشی مثل روانپزشکی رو همین طوری رها کرده باشن !
یکی از بدترین کتابهایی که تو زندگیم خوندم. دانشجوی پزشکی که بهره ی هوشیش در حد جلبکه، بخش d که انگار تو بیابونه و هیچ کس نمی یاد ببینه شب تا صبح توش چه خبره، اتفاقات داستان بی نهایت کشدار و تکراری.. خوب چرا از اول پرونده ها رو نخوند؟ اصلا کتاب خوبی نبود. اصلا نمیتونم با این مدل کتابها ارتباط برقرار کنم
میدونید نویسنده چیزهای خوبی برای ارائه داره، ولی به نظرم عضلهی ادبیش به شدت ضعیفه. خط داستانی آشفتهست و تکنیک تعلیقش معمولا بمباران خواننده با اطلاعات زیاد و ناموثقه. من از خوندن کارهاش به عنوان کتاب جنایی معمایی لذتی نمیبرم. این دومین کتابی بود که ازش خوندم و به وضوح «هیچوقت دروغ نگو » از این بهتر بود.
لطفا تو فیدیپلاس بذارینش
اولش شک داشتم خوبه یا نه ولی خب هرچی جلوتر میرفت بهتر و پیجیده تر میشد به نظرم کتاب خیلی خوبی بود و غیر قابل پیش بینی من به اینکه چقدر با دنیای واقعی همخوانی داره یا نه کاری ندارم
ازونایی که زود میخونی تموم میشه. چون به اندازه کافی سرگرم کننده، گیرا و هیجان انگیزه🤌🏼😌 یه مشت دیوانه که افتادن به جون هم توی بخشروان پزشکی و غافل گیرت میکنن. صرفا جهت فان خوبه !